سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

برای ساره ی گلم

عزیزم تولدت مبارک

سلام عزیزکم تولدت مبارک امروز تولدته که دقایقی دیگه به پایان میرسه متاسفانه به دلایلی که قبلا گفتم نشد برات تولد بگیریم فعلا. امروز برای خرید رفتم بیرون و بهت قول داده بودم که وقتی برگشتم برات جایزه بخریم و به قولم عمل کردم (جایزه:یه دفتر نقاشی، یه بسته پاستل 12تایی، یه خط کش و یه تراش توپی) کلی ذوق کردی و تا کلی وقت نشسته بودی و نقاشی می کشیدی. بعدازظهر با هم رفتیم مسجد برای کلاس و شما وسایلت رو هم توی کیفت گذاشتی و آوردی و با بچه ها چند تا نقاشی خوشگل کشیدین. به بچه ها گفتی که امروز تولدته و بچه ها همه با هم شعر تولدت مبارک رو (در حین خوردن آشی که مامان یکی از بچه ها پخته بود و آورده بود) برات خوندن و شما کل...
25 شهريور 1396

گالری عکسهای تابستانه ی ساره😍

ساره و بابایی در شهدا   ساره و امیرمهدی در حال خوردن بوشار     تا میخواستم ازتون عکس بگیرم دوتایی تون دستتون رو گرفتین جلوی صورتتون     ساره و محمدجواد توی باغ (محمدآباد)     ساره در اختتامیه جشنواره غدیر       ساره در پارک به قول خودش (پارک عمه فاطمه اینا)       ساره و بابایی در شهدا کنار مزار شهدای گمنام     ساره و استخر توپ           بقیه ی عکسها در ادامه...
23 شهريور 1396

دخترکم سلام😘

عزیزکم 4 روز دیگه تولدته خیلی دلم میخواست امسال یه تولد مفصل برات بگیرم اما متاسفانه نمیشه آخه مراسم چهلم دایی بابایی هست... اما خوب انشاالله یه جشن مختصر برات می گیریم   فقط احتمالا یکی دو روز بعد از روز تولدت، آخه روز یکشنبه 7صبح نوبت زدیم بریم دندونات رو درست کنیم با بیهوشی. از همین الان کلی استرسش رو دارم اما خوب چاره ای نداریم آخه اکثر دندونات خرابه و چند روز پیش هم که درد گرفته بود و چند ساعت مدام گریه می کردی و می گفتی می سوزه درد می کنه. اون شب پا به پات گریه می کردم و درد می کشیدم... امیدوارم به خوبی و خوشی انجام بشه و دندونات دیگه مشکلی نداشته باشه مجبوریم چون آقای دکتر گفته دندونای پایینی خیلی مهمه و ...
21 شهريور 1396

غدیر، عید بزرگ ما😉

دخترکم سلام عید غدیر امسال هم گذشت آن هم با چه عظمتی امسال هم مانند سالهای گذشته جشنواره غدیر را داشتیم و ما حضوری پررنگ در آن 6 روز (از یکشنبه تا جمعه) غرفه های کودک را داشتیم که به همراه هم در پارک میرفتیم و برنامه داشتیم و شما هم اینقدر برنامه ها را دوست داشتی که موقع بیرون آمدن، باز هم میخواستی بمانی و می گفتی من تنها میشم (البته بماند که دو روز آخر سرما خوردی و مریض شدی و تب کردی) من و خاله مریم مسئول غرفه پازل و حدیث (پیام آوران غدیر) بودیم و کلی پازل قشنگ برای بچه ها درست کردیم (کوچولوها پازل با چوب بستنی و بزرگترها پازل آهنربایی و جملات به هم ریخته و ...) کلا 5تا غرفه بود پازل، رنگ آمیزی، نقاشی روی صورت، بازی ...
21 شهريور 1396

دخترکم روزت مبارک

دخترکم سلام این پست رو باید روز سه شنبه برات میگذاشتم اما فرصت نکردم ببخشید روزت مبارک گلم روز سه شنبه با بچه ها و خانمهای مسجد که کلاس میومدند، رفتیم باغ فدک خیلی خوش گذشت شما هم خیلی دوست داشتی و حسابی با امیرمهدی و محمدرسول بازی کردی قایق سواری کردیم، ترامبولینگ رفتی، با امیرمهدی توی چرخ و فلکش رفتی که البته چون ایمنی نداشت ما نگذاشتیم روشنش کنه و فقط به صورت تاب ازش استفاده کردید و ... خلاصه که خیلی خوب بود: این یکی از کادوهای روز دخترت روز چهارشنبه با بابایی رفتیم بیرون و بابا برات یه استخر بادی کادو داد دستش درد نکنه البته هنوز بادش نکردیم بعد از اینکه آماده شد عکست رو میگذارم. کادوی من هم به شما ...
7 مرداد 1396

مسابقه نقاشی

عزیز دلم سلام دیروز بعدازظهر با هم رفتیم امامزاده و پارک امامزاده (به قول خودت ) خیلی بهت خوش گذشت و دوست داشتی توی پارک زینب رو دیدی و کلی با هم بازی کردین   بعد از بازی با تاب و سرسره، رفتیم امامزاده یه سر زدیم و دوباره برگشتیم توی پارک کنار اسباب بازی توی چمنها یه مسابقه نقاشی برای بچه ها گذاشته بودند که شما و زینب هم شرکت کردین و نقاشی کشیدین دیگه داشت اذان مغرب رو میگفت که گفتی مامان با هم بریم مسجد؟ پیشنهادت رو قبول کردم و به اتفاق هم (من و شما و زینب، و عمو و زنعمو که عقب تر از ما بودند) از توی پارک دویدیم و رفتیم مسجد اونجا هم کلی بازی کردی و آخر سر هم به زور آوردمت خونه   شب...
16 تير 1396

عید سعید فطر مبارک

سلام عزیزم عیدت مبارک ماه رمضان امسال هم گذشت امسال شما با مفهوم روزه کمی آشنا شدی و وقتی میخواستی غذا بخوری و من نمی خوردم می گفتی مامان دیگه روزه نگیر (اخه شما هيچوقت نمیتونی تنهایی چیزی رو بخوری و حتما باید با بقیه بخوری!) مثل سالهای قبل، ظهر و شب برای نماز به مسجد می رفتیم همراه با کلاسهای قرآن که قبل از نماز داشتیم و به قول شما خانوم کلاس بودم! به لطف خدا تونستی 10 آیه از سوره ملک رو حفظ کنی و تا بیکار میشی همش سوره ات رو میخونی در طی این دوره چند تا جایزه هم گرفتی:کتاب، خط کش، مقواهای رنگی، شابلون حیوانات دیروز هم یه ظرف غذا عیدی گرفتی مثل بقیه بچه های کلاس خداروشکر خیلی به مسجد و قرآن علاقه داری (امیدو...
5 تير 1396

سه سال و نه ماهگیت مبارک گلم

دخترکم سلام 3سال و 9 ماهگیت مبارک یه ماه دیگه هم گذشت و شما همچنان انتظار روز تولدت رو می کشی بذار از این روزهات برات بگم:   عزیزکم خیلی احساس بزرگی میکنی مثلا دیگه لباسهایت رو خودت عوض میکنی حتی میری توی اتاق و در رو می بندی تا من نبینمت و میگی وقتی لباسهام رو عوض کردم میام بیرون   با دوچرخه ات دیگه کامل یاد گرفتی بازی کنی و تا حوصله ات سر میره سوار دوچرخه ات میشی و بازی میکنی نقاشی کشیدنت هم خیلی بهتر شده آدم میکشی (البته بدن براش نمی کشی تا گردی صورت رو می کشی دو تا پا و دو تا دست به اون وصل میکنی) کوه و خورشید و ماه رو هم کامل میکشی ️   علاقه زیادی ب...
26 خرداد 1396