سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

برای ساره ی گلم

دخترک باهوش من

دخترکم سلام امشب اینقدر ذوق زده ام کردی که دلم نیومد این پست رو بذارم برای وقت دیگه ای   دو سه روزه که قبل از نماز ظهر میریم مسجد و به بچه ها روخوانی و حفظ سوره ملک رو اموزش میدم واسه طرح 1451 شما هم با من میای حتی اگه خسته باشی اینقدر عاشق مسجدی که تا میگم میخوایم بریم مسجد زودتر از من آماده ی رفتن میشی ️   حدود یه ساعت پیش بود که دیدم داری برای خودت میخونی موت والحیاه، وقتی شنیدم اینقدر تعجب کردم که نگو اخه من اصلا با تو کار نکرده بودم این سوره رو بعد ازت که پرسیدم دیدم 2تا ایه ی اول سوره ی ملک رو حفظی با تکرارهایی که توی کلاس با بچه ها کردیم   الهی فدای تو بشم که اینقدر باهوشی عزیزم ...
19 خرداد 1396

کوتاهی موهای ساره جون

دخترکم سلام امروز صبح بلاخره رفتیم آرایشگاه کودکان و موهات رو کوتاه کردیم   روی صندلی آرایشگاه تا اخر خیلی ساکت و مودب نشستی تا کارت تموم شد. ️ آخر کار هم یه جایزه میتونستی برای خودت انتخاب کنی که شما بازی منج رو انتخاب کردی. (بعدشم توی خونه تا کلی وقت منو مجبور کردی تا باهات بازی کنم )   خودت انگار خیلی دوست داشتی کوتاه شدن موهات رو چون بعدش خیلی خوشحال شدی و وقتی رسیدیم خونه رفتی حمام و برخلاف همیشه که موقع شستن موهات کلی گریه و زاری می کردی آروم نشستی تا سرت رو بشورم. ظهر هم نشستی و موهات رو بدون دردسر شونه کردم و گیر بهش زدم و رفتیم مسجد. امروز بعد از نماز ظهر توی مسجد، رفتی کارت نماز گرفتی و اینقد...
9 خرداد 1396

دخترکم در این روزها

عزیز دلم سلام هر روز که میگذرد احساس میکنم قلبم برایت فشرده تر می شود و بیشتر از قبل دوستت دارم و وابسته ات می شوم گاهی اوقات فکر میکنم قبل از آمدن تو اصلا چگونه زندگی می کرده ام!!!   دخترکم اردیبهشت ماه هم گذشت با تمام خاطراتش هفته اول اردیبهشت مجبور شدم یک هفته به تنهایی به قم بروم برای گذراندن دوره تربیت مربی شما پیش بابا بودی و کلی به من سخت گذشت بدون شما و بابایی گذراندن روزها خیلی سخت بود هرچند که از صبح زود تا شب کلاس داشتیم اما خوب یاد شما فراموش نمی شد به هرحال مجبور بودم که بروم وقتی که برگشتم تا کلی وقت فقط نگاهم می کردی و بعد خندیدی و تا ساعتی از بغلم بیرون نمی رفتی اردیبهشت، ماه تولد من هم بود ...
8 خرداد 1396

ماه رمضان امسال هم رسید

حلول ماه رمضان مبارک عزیز دلم امیدوارم امسال بتونم از این ماه خدا نهایت استفاده رو ببرم خدایا فرج آقا امام زمانمان را امسال برایمان مقدر فرما الهی آمین ...
7 خرداد 1396

پدرم، همسرم روزتان مبارک

سرچشمه ی عشق با علی آمده است گل کرده بهشت تا علی آمده است شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع) کز کعبه صدای یا علی آمده است پدرم شانه‏ هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را. دست در دستانم که می‏گذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگ‏هایم می‏دود. در برابر توفان‏های بی‏رحم زندگی می‏ایستی؛ آن‏چنان‏که گویی هر روز از گفت‏وگوی کوهستان‏ها باز می‏آیی. لبخند پدرانه‏ات، تارهای اندوه را از هم می‏دراند. تویی که صبوری‏ات، دل‏های ناامید را سپیده‏دم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر می‏آید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجره‏های خانه...
22 فروردين 1396

نوروز 1396

عزیز دلم سلام نوروز امسال هم گذشت و باز هم روند قبلی روزها از سر گرفته شد و سالی نو جریان گرفت.   سال 95 روی هم رفته بد نبود سفر مشهد رفتیم کربلا رفتیم عروسی مهدی پسر خاله زهرا بود و ... هر چند فرصت نکردم برایت بنویسم اما در کنار هم خوش بودیم. 10 روز قبل از عید روضه های آقاجونینا بود و ما مجبور بودیم شما و امیرمهدی و محمدجواد رو خونه ی دایی سیدعلی اینا نگه داریم که هم خودتون راحت تر باشین و هم شیطنت نکنید آخه وقتی به هم می رسید چه کارایی که نمی کنید و ...   دیگر تو به قول خودت خانوم شده ای و بزرگ شده ای امسال در خانه تکانی ها هم کمکم می کردی و همراه من دستمال به دست می گرفتی و ای...
22 فروردين 1396

سال نو مبارک عزیزم

سلام عزیزم بعد از مدتها اومدم سراغ وبلاگت تا برات بنویسم منو ببخش که اینقدر دیر اومدم آخه سرم خیلی شلوغ بوده از یه طرف مدرسه از طرف دیگه کارهای زیورآلات، کارهای خونه و ... همه ی وقتمو پر کرده بود.   اما امروز اومدم برات بنویسم اومدم تا دوباره مثل قبل هر چند وقت نداشته باشم برات بنویسم.   سال نوت مبارک گلم سال نوی همه ی دوستای نی نی وبلاگیمون هم مبارک باشه و فرخنده   امروز ساعت 13 و 58 دقیقه و 40 ثانیه لحظه ی تحویل سال بود و ما رفتیم خونه ی آقاجونینا و لحظه ی تحویل سال رو با هم گذروندیم به اتفاق دایی سیدعلی و حسین آقااینا.   امیدوارم امسال ...
30 اسفند 1395

عکسهای سفر کربلا - مهرماه 95

ساره جون در هتل نجف: ساره و بابایی روبروی درب حرم امام علی(ع) ساره جون کنار نهر علقمه: ساره خانوم توی هواپیما: ساره خانوم و دوستش فاطمه در فرودگاه: ساره و بابایی کنار در هتلمون توی نجف اشرف: ساره و بابایی کنار هواپیما ساره جونی در بین الحرمین ساره و بابایی در کاظمین اینم خواب ناز ساره جون ...
10 دی 1395

عکسهای تولد گل و پروانه ای 3سالگی ساره جون

کارت دعوت های تولد: ژله تصویری که فاطمه ی عمو زحمت درست کردنش رو کشیدند: شکلات با تزیین پروانه ای: کوکو سبزی با تزیین گل و پروانه: اینم کیک تولد که البته بابایی ساره رفت دنبال سفارشش که پروانه نتونسته پیدا کنه خودش یه نوع دیگه سفارش داده: اینم ساره خانوم خوشگل من که لباس عروسش رو پوشیده بود: ساره و بچه ها: اینم ساره آخر کار که لباسش رو عوض کرده بود: البته بماند که تزیینات اونی نشد که میخواستم. اما خوب تولد خوبی بود و خیلی خوش گذشت. ببخش عزیزم که اینقدر دیر برات ...
13 آذر 1395