سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

برای ساره ی گلم

کارای جدید ساره جونم

سلام عزیز دلم   الان که دارم مینویسم شما خوابیدی و من بلاخره تونستم بیام و واست بنویسم. می خوام از این روزای قشنگی که داریم سپری میکنیم برات بگم این روزها خیلی شیرین تر از قبل شدی   وقتی آیفون رو میزنن یا وقتی صدای زنگ تلفن رو میشنوی مینشینی و اشاره میکنی و خیلی قشنگ میگی کیه؟!!   کار جالب دیگه ات اینه که یاد گرفتی یه چیزی رو که میدونی بهت میگیم برندار، برمیداری و فرار میکنی و میخندی و منتظری که دنبالت بریم و بگیریمت   وقتی مُهر رو جلوت میگذاریم و میگیم ساره بگو الله اکبر خم میشی و سرتو میگذاری روی مهر. الهی قربونت برم من، انشاءالله یه بنده ی خوبی واسه خدای مهر...
20 شهريور 1393

ولادت امام رضا(ع)

عزیز دلم دیروز میلاد باسعادت آقامون امام رضا(ع) بود و چه روز فرخنده ای به تو و همه ی دوستای نی نی وبلاگیمون تبریک میگم البته با یه روز تاخیر   دیروز بعدازظهر با بابایی رفتیم شهدا زیارت شهدا و سر خاک عمو ی شهیدت اکبر کلی ذوق کرده بودی که اومدیم بیرون برگشتنه هم خوابت برد توی بغل من   شب ولادت امام رضا(ع) سالگرد ازدواج من و بابایی هم بود البته به تاریخ قمری و اولین شبی هم بود که شما فرشته ی گل آسمونی پا به این دنیای خاکی ما گذاشته بودی و کلی ما رو ذوق زده کرده بودی   خدا رو شکر ...
17 شهريور 1393

ششمین مروارید

سلام عزیزم الان 7، 8 روزی میشه که ششمین مروارید سپید کوچولوتم سر زده و خودشو نشون داده الان دیگه شما 4 تا مروارید خوشگل بالا داری و دو تا پایین   بهت تبریک میگم انشاءالله که همیشه دندونای خوشگلت سالم باشه و بتونی از این هدیه های قشنگ خداوند نهایت استفاده رو ببری عزیزم   میخواستم ازت عکس بگیرم و بگذارم اما ماشاءالله اجازه نمیدی که! تا گوشی رو دست من میبینی میخوای ازم بگیری و باهاش بازی کنی حالا هر وقت که موفق شدم عکس مرواریدای سپیدتو بگیرم واست میگذارم ...
16 شهريور 1393

عروسی

سلام عزیز دلم الآن بلاخره شما خوابیدی و من تونستم بیام و واست بنویسم آخه وقتی بیداری تا ببینی کامپیوتر روشنه بدو بدو میای بشینی پای سیستم و دکمه های کیبورد رو فشار میدی خانوم مهندس!   چهارشنبه ی هفته ی گذشته یعنی شب ولادت حضرت معصومه (س) جشن عروسی پسر عمه جونت (سیدرسول) و عاطفه جون بود. اینقدر شما ذوق کرده بودی و دست میزدی   پنجشنبه بعدازظهر هم مراسم پاتختی انجام شد و شمام همینطور تا بقیه شعر میخوندند و دست میزدند مینشستی و دست میزدی الهی قربونت برم من:   اینم یه سری از عکسای شما توی عروسی: (یه تعدادی از عکساتم با دوربین عمه زهرا گرفتیم که وقتی به دستم رسید واست میگذارم) ساره ...
8 شهريور 1393

دختر گلم روزت مبارک

دختر نازم دیروز پنجشنبه 6 شهریور مصادف با اول ذیقعده تولد حضرت معصومه(س) و روز دختر بود:   روزت مبارک عزیز دلم شرمنده دیر شد آخه این چند روزه خیلی درگیر بودیم و نشد بیام واست بنویسم:     حضرت معصومه (س)  در يك نگاه    نام: فاطمه القاب: معصومه، محدثه، رشیده پدر و مادر: امام کاظم(ع)  و نجمه خاتون   وقت و محل تولد: مدینه، اول ذیقعده سال173 هجری وقت و محل وفات: قم، 10 ربیع الثانی سال 201 هجری، مدفون در قبرستان بابلان   چکیده فضائل: دختر، خواهر و عمه امام معصوم، علم و دانش، پاداش زیارتش بهشت، هجرت برای دیدار امام رضا   ...
7 شهريور 1393

برای امیرمهدی

چقدر زود گذشت، انگار همین دیروز بود. همش منتظر شما فسقلی ها بودیم که دنیای کوچولوی خودتونو رها کنین و بیاین توی دنیای ما و پیش ما   چقدر لحظات زود میگذره، یکسال گذشت و امروز تولد یکسالگی امیرمهدی جون پسر گل خاله مریم بود.   امیرمهدی فقط 22 روز از شما بزرگتره و ماشاءالله خیلی شیرین و دوست داشتنی هم هست. حدود یک ماهی هم هست که شروع کرده به ایستادن و دیگه دو هفته ای هم هست که کامل راه میره...   امیرمهدی جون تولدت مبارک خاله جون انشاءالله صد ساله شی گلم اینم عکس عزیز دل خاله که مال تقریبا یک ماه پیشه عکس جدیدی فعلا در دسترسم نبود ازش: ...
3 شهريور 1393

تولد نی نی دایی

عزیز دلم امروز 8 روزه که دختر دایی حسین آقا به دنیا اومده صبح یکشنبه ی هفته ی پیش بود که شمیم کوچولو وارد دنیای ما شد بهش تبریک میگیم خدا رو شکر که سالمه و ناز و دوست داشتنی   هفته ی پیش رفتیم دیدیمش شما اینقدر ذوق کرده بودی و همش بهش اشاره میکردی و میخندیدی و با زبون خودت یه چیزایی هم میگفتی امروز ظهر هم رفتیم تا دوباره ببینیمشون ماشاءالله بزرگتر و نازتر شده بود   اینم عکس شمیم جون ما: اینم عکسای شما که رفته بودی توی اتاق شمیم و کلی ذوق کرده بودی واسه عروسکا و اسباب بازیهاش و وسایل اتاقش:   ...
26 مرداد 1393

11 ماهگیت مبارک عزیز دلم

سلام عزیز دلم دیروز 11 ماهت تموم شد و وارد 12 ماهگی شدی بهت تبریک میگم عزیزم دیگه داری به یک سالگی نزدیک میشی و باید واسه تولدت خودمونو آماده کنیم هر روز شیرین تر و باهوشتر از روز قبل   خدایا از تو ممنونم به خاطر شیرینی قشنگی که در زندگیمان قرار دادی چطوری ازت تشکر کنم که یه دختر سالم و دوست داشتنی بهمون هدیه کردی هر چی نگاهش میکنم با هر حرکتی که انجام میده با هر صدایی که از خودش درمیاره با هر خنده و حرکت جدیدش قدرت تو رو لمس میکنم عظمتت رو درک میکنم خدایا ازت ممنونم   ساره کوچولوی من: امیدوارم یه روزی بتونی وبلاگتو بخونی و ببینی که چقدر کوچولو بودی ...
26 مرداد 1393

ساره در ماه یازدهم زندگی

عزیز دلم سلام این روزها همش کارای جدیدی میکنی و ما رو خوشحال میکنی:   بهت میگیم ساره رو ناز کن قشنگ با دستای کوچولوت خودتو ناز میکنی و وقتی میگیم مارو ناز کن ناز میکنی البته بماند که بعد از ناز کردنت یهویی ناز کردنات محکم میشه و ...   وقتی میگم ساره مامانی رو بوس کن لپمو گاز میگیری کنترل تلویزیون رو جلوی تلویزیون میگیری و میخوای تلویزیون رو روشن کنی   یاد گرفتی در بطری رو بذاری سرجاش و میپیچونی تا بسته بشه همینطور می افته از دستت روی زمین دوباره برمیداری و همین کارو تکرار میکنی الهی قربونت برم که اینقدر باهوشی   یاد گرفتی بای بای کنی دستتو تکون میدی و میخندی ...
20 مرداد 1393