جمعه 9 خردادماه مزرعه ی پدری
روز جمعه بلاخره رفتیم مزرعه ی پدری که بابا و عموها دوباره در حال اباد کردن اون هستند و توش ذرت کاشتند. ما هم با عمه زهرا و زنعموها (جواد و محمود) رفتیم تا هم انها تنها نباشند و هم ما تفریحی کرده باشیم. روز خوبی بود. شما هم حسابی با عرفان بازی کردی و خوش گذراندی. انشاالله که همیشه شاد باشی. ...