پیش به سوی ...
خوشگل خانوم مامان سلام
دیروز رفتیم خونه ی خاله اشرف
اونجا همینطور که دمرو افتادی، دیگه سرتو بالا میگرفتی و نمیخواستی با سرت بری (آخه بلد نبودی و میخواستی با سرت بری جلو و وقتی که نمیتونستی جیغ میزدی!!)
اونجا برای اولین بار وقتی پشت پاتو گرفتم تونستی یه کوچولو بری جلو
بهت تبریک میگم مامانی
اینجا هم یه کم چرخیدی
الان بیدار شده بودی و داشتی آروم با پتوت بازی میکردی
حالا که برگشتم نگات کردم دیدم خوابت برده عزیزم، خواب خوبی داشته باشی گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی