دختر نمازخوان من😊
عزیز دلم
دیروز خونه ی مادرینا، روی مبل نشسته بودی و به آهنگهای گوشی، گوش میکردی
دیدی عمه میخواد نماز بخونه سریع بلند شدی از جات، گفتم کجا میری؟ با یه لحن خاصی (که یعنی چطور نمیدونی😁) گفتی میخوام نمازمو بخونم!!😄
بعد هم رفتی توی اتاق و یه چادر برداشتی و به عمه گفتی مقنعه ی نمازشو بهت بده و کنار عمه ایستادی و تا آخر، حرکات نماز رو مثل عمه انجام دادی و نمازتو خوندی
به نخاع می مانی،
دوست داشتن ات قطع شود؛
فلج میشوم!💚
نیست جهان را دلیل زندگی
جز لبخندِ تو....❤️
سر رشته ی شادیست
خیال خوش تو ...💜
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی