#نمایشگاه#پارک😊
گلم سلام
دیروز و امروز ۱۱ تا مهدهای منطقه با هم یه نمایشگاه توی مرکز پژوهش جابربن حیان زدند که دستاوردهای مهدها و هفت سین و حال و هوای نوروزی بود.😊
دیروز من و شما با هم قرار گذاشتیم تا امروز به نمایشگاه بریم.
ظهر که از مهد برگشتیم، یه کم رفتیم خونه ی خاله مریم اینا و با امیرمهدی هم قرار گذاشتیم تا با هم بریم.😁
عصر آماده ی رفتن شدیم البته بماند که شما خواب نرفتی و وقتی فهمیدی که امیرمهدی خوابه و نمیاد چه گریه ای سر دادی و شروع به روضه خواندن کردی😂 که امیرمهدی قول داده بود بیاد. خدا بهم رحم کرد که خاله دوباره زنگ زد و گفت امیرمهدی بیدار شده و میگه میام وگرنه نمیدونم این گریه های شما کی تموم میشد🤔
خلاصه که رفتیم دنبال امیرمهدی و بهتر از اون، این شد که نجمه سادات هم اومد و شما از خوشحالی توی پوست خودت نمی گنجیدی😄
رفتیم نمایشگاه، خاله هاتون بودند و یه سری از همکلاسیهات هم بودند. در کل نمایشگاه کوچیک و جالبی بود.😉
نیم ساعتی اونجا بودیم و بعدش هم رفتیم پارک.
حسابی شما سه تا بازی کردید و خوش گذروندید.😄
بعد که خونه اومدیم شما خیلی خسته بودی و خوابت میومد اما چون هنوز بابایی نیومده بود و شام هم نخورده بودی من اجازه ندادم بخوابی😁
الان هم رفتی پیش مادرینا😚
خیلی دوستت دارم دخترک گلم🤗
ساره جون و امیرمهدی جون در حال تماشای غرفه ها😙
ساره جون و خرگوش غرفه ی مهدشون😊
نجمه سادات، ساره جون و امیرمهدی در حال تماشای بازی های خلاق🤗
نجمه سادات و ساره و امیرمهدی در پارک😁
😍😍😍