سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

برای ساره ی گلم

بابایی جونم روزت مبارک😙

1398/1/3 21:01
نویسنده : مامانی
2,694 بازدید
اشتراک گذاری

دخـتــَــر کـه بــاشی
میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ
آغــوش گــَرم پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی
کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و
دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی
دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه
هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی
چه بـاشه چـه نبــاشه
قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته

روزت مبارک بابایی گلم



شب عید، یه جشن کوچولوی سه نفره (البته به قول ساره جون، چهارنفره) برای بابایی گرفتیم به مناسبت روز پدر😚



اینم کیکی که چون فر خودمون خراب بود خاله راضی زحمت آماده کردنش رو کشید😍 دست گلش درد نکنه😊



و دسته گل شکلاتی که من و ساجده برای آقایی هامون درست کردیم😉





و فلشی که هدیه ی ما بود به بابایی برای ماشینش😄



خداروشکر بابایی رو سورپرایز کردیم و خیلی ذوق کرد و خوشحال شد😊



پشتم به تو گرم است. نمی‏دانم اگر تو نبودی، زبانم چطور می‏چرخید، صدایت نزنم!
راستش را بخواهی، گاهی، حتی وقتی با تو کاری ندارم، برای دل خودم صدایت می‏زنم؛ بابا!
آن‏قدر با دست‏هایت انس گرفته‏ام که گاهی دلم لک می‏زند، دستانم را بگیری.
هر بار دستانم را می‏گیری، خیالم راحت می‏شود؛ می‏دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریبی، گم نمی‏شوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمی‏کنی…

پسندها (6)

نظرات (5)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
3 فروردین 98 21:53
روزشون مبارک انشالا همیشه سایشون بالاسرتون باشه🌹
مامانی
پاسخ
ممنون از لطفت عزیزم
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
4 فروردین 98 4:09
روزشون مبارک. 💐
مامانی
پاسخ
😘😘😘
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
4 فروردین 98 7:17
سلام عيدتون مبارك

انشاءالله سال خوبي داشته باشين 🌸🌸💖💖
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم عید شما هم مبارک
ممنون شما هم سال خوبی داشته باشید😊
عمه فروغعمه فروغ
4 فروردین 98 14:02
سایشون مستدام باشه🌹
پدر و دختر چقدر شباهت دارن🙂
مامانی
پاسخ
مرسی گلم
‌بله همه همین رو میگن😉
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
7 فروردین 98 19:55
چه جشن زيبا و بي ريايي
مامانی
پاسخ
نظر لطفتونه