سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

برای ساره ی گلم

شیر به جای دوغ🤣🤣🤣

1399/4/28 15:12
نویسنده : مامانی
295 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم سلام✋

چهارشنبه شب هفته ی پیش جلسه ی حدیث کسا خونه ی خاله زهره اینا بود.😊

قرار گذاشتیم که هر خانواده شام خودش (استامبولی) رو آماده کنه و بعد خونه ی خاله بعد از حدیث کسا، همه با هم شام بخوریم.😋

بابایی زنگ زد و گفت که دیر میاد و ما به ناچار خودمون بدون بابایی رفتیم.😐

حدود ساعت ۱۱ شب بود که تازه حدیث کسا تموم شد و ما مهیای سفره انداختن و شام خوردن شدیم.😄

خاله زهره اینا که میزبان بودند یه مقدار دوغ خریده بودند که نوشیدنی مون هم جور باشه.☺

سر سفره نشستیم و دوغ ها هم مهیا😉

کم کم بین بچه ها زمزمه شد که اینا شیره نه دوغ🙄ما هم گفتیم بچه اند یه چیزی می گن🤔 اما حاج آقا رسول که امتحان کرد فهمیدیم که بله همون شیره نه دوغ😁

پارچ های دوغ از سر سفره برداشته شد که کسی نخورده آخه جوش هم نیاورده بودند دیگه😂

شوهر خاله زهره رو بگو، کارت میزدی خونش درنمی اومد😁 خاله می گفت وقتی خرید گفت ایندفعه انگار دوغ هاش یه جوریه تازه گرونتر هم حساب کرد!!! بهش گفتم دوغ می خواما انگار حالیش نبوده😉

به هر حال که خاطره ای شد برای خودش و کلی باعث خنده ی ما شد🤣

حالا بازم شکر خاله صدیق یه کم دوغ آورده بود و یه کوچولو به شما بچه ها رسید و حسرت به دل نشدید😁

دور همی خوبی بود (البته به خاطر موازین بهداشتی شام رو در حیاطشون سرو کردیم😊)

و دیگه حدودا ساعت ۱ بود که به خونه برگشتیم.😊

شما که حسابی کیف کرده بودی گلم.😘

انشاالله همیشه دلت شاد باشه و لبت خندان عزیز دلم😍😍😍








 

پسندها (11)

نظرات (3)

✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
29 تیر 99 3:01
چ جااالب عجب خاطره ای شد😁😁😁😁
مامانی
پاسخ
😁😁😁
نرگسنرگس
30 تیر 99 7:26
آخی ... خوش باشید همیشه !😍
مامانی
پاسخ
ممنون گلم😘
مامان نرجس خانوممامان نرجس خانوم
30 تیر 99 8:02
واااای همینکه عنوانتو دیدم یاد خاطره خودم افتادم 😍
ما هم یه سری خواهرشوهرم دعوت بودن همین اتفاق افتاد برامون 😊 چقد خندیدیم😂
مامانی
پاسخ
🤣🤣🤣