ساره در ماه یازدهم زندگی
عزیز دلم سلام
این روزها همش کارای جدیدی میکنی و ما رو خوشحال میکنی:
بهت میگیم ساره رو ناز کن قشنگ با دستای کوچولوت خودتو ناز میکنی و وقتی میگیم مارو ناز کن ناز میکنی البته بماند که بعد از ناز کردنت یهویی ناز کردنات محکم میشه و ...
وقتی میگم ساره مامانی رو بوس کن لپمو گاز میگیری
کنترل تلویزیون رو جلوی تلویزیون میگیری و میخوای تلویزیون رو روشن کنی
یاد گرفتی در بطری رو بذاری سرجاش و میپیچونی تا بسته بشه همینطور می افته از دستت روی زمین دوباره برمیداری و همین کارو تکرار میکنی الهی قربونت برم که اینقدر باهوشی
یاد گرفتی بای بای کنی دستتو تکون میدی و میخندی
یاد گرفتی از پله ها بدون کمک کسی بالا میری
تا میگیم ساره سلام کن دستتو کنار گوشت میگیری و میخندی
دستمو جلوت میگیرم و میگم ساره بزن قدش دستتو میزنی روی دست من الهی قربونت برم من
وقتی میگیم ساره دست بده دستتو میاری جلو و دست میدی
یه کار جدید دیگه ات اینه که اگه گوشی موبایل دست ما ببینی کچلمون میکنی تا بهت بدیم و اگه ندیم جیغ میزنی و گریه میکنی وقتی هم میگیری قشنگ میشینی و با انگشت اشاره ات روی صفحه موبایل میکشی و باهاش بازی میکنی چند روز پیش که با همین کارات به خاله راضیه و دایی حسین آقا تک زده بودی و ...
الهی قربونت برم که اینقدر باهوشی
وقتی هم بهت میگیم ساره الو کن قشنگ گوشی رو کنار گوشت میگیری و میخندی
قایم باشک بازی میکنی قشنگ تا میگم ساره داکی سرتو تکون میدی و قایم میشی!
یاد گرفتی همینطور که نشستی به چپ و راستت متمایل میشی و همینطور میگی با با
(به صورت کش دار)
چند شب پیش نشسته بودم و داشتم توی دفترم چیز مینوشتم و تو هم کنارم روی زمین نشسته بودی و تسبیح منم دستت بود و باهاش بازی میکردی و هیچی نمیگفتی یهو دیدم با حرص گفتی اَه نگاه کردم دیدم تسبیح انداختی به گوشواره ات و نمیتونی جداش کنی منم هر کاری کردم نشد جداش کنم آخرش تسبیح رو چیدم تا از دستش خلاص بشی امان از این کارای تو!
تازگی ها همش میخوای بیای توی آشپزخونه کنار گاز، در فر رو باز میکنی میخوای پیچهای گازو بتابونی منم اینقدر میترسم از این کارات و مدام مراقبتم که نیای کنار گاز آخه خیلی خطرناکه
خلاصه که حسابی داری واسه خودت شیطونی میکنی و دل ما رو میبری
چند روز پیش رفته بودی زیر روروئکت و گیر افتاده بودی منم نشستم جلوت و همینطور راهنماییت کردم تا بلاخره بدون کمک من اومدی بیرون حالا دیگه یاد گرفتی و قشنگ میری زیرش و میای بیرون
خدا رو شکر که تو رو بهمون هدیه داد و اینقدر به زندگیمون شور و نشاط بخشید
انشاءالله که خدا خودش محافظ تو و همه ی بچه های کوچولو باشه الهی آمین
عکسای ساره هم در ادامه ی مطلبه خوشحال میشم ببینین و نظر بدین
ساره که زیر روروئکش گیر افتاده بود:
ساره در پی رهایی:
ساره ی متفکر من توی پارک توی کالسکه اش:
ساره وقتی که بهش میگیم ساره الو کن:
ساره با هدفون کامپیوتر مامانی:
اینم ساره در حال هندوانه خوردن: