سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

برای ساره ی گلم

یلدای ۹۷

1397/10/5 18:59
نویسنده : مامانی
826 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

یلدای امسال هم گذشت با یک دقیقه اضافه تر بودن در کنار هم.😊

امسال هم مثل سال گذشته، ۳ بار یلدا را جشن گرفتی. بار اول، چهارشنبه ی هفته ی پیش که توی مهدتون براتون جشن یلدا گرفتن و ازتون فیلم گرفتن و حسابی خوش گذرونده بودین. 😚



پنجشنبه شب خونه ی آقاجونینا، دومین جشن یلدات بود، دور هم بودیم با خاله ها و دایی ها، شام استامبولی درست کردیم و بهترین دستپخت رو با یه مسابقه انتخاب کردیم که دستپخت مامانی اولین شد🤣

منم یه ژله ی تصویری یلدایی درست کردم که البته یه کم رنگها درست چاپ نشد روش اما خوشمزه بود.😅


خاله مریم پفیلا آورده بود. زندایی الهام هم پفیلا و ژله هندوانه ای آورده بود. همه به اندازه ی خانواده شون میوه و تخمه آورده بودن. خلاصه که هر کسی چیزی آورده بود و یه شب به یادماندنی رو در کنار هم گذروندیم فقط جای خانواده ی خاله زهرا خالی بود که خونه ی مادرشوهرش دعوت بودن.




جای مهدی خاله صدیق هم خیلی خالی بود، آخه سربازه و نمیتونست بیاد. یادش بخیر پارسال که بود چند تا مسابقه هم تدارک دیده بود و دور هم اجرا کردیم که خوشحالیمون رو دوچندان کرده بود. انشاالله عمری باشه سال دیگه در کنارمون خواهد بود.😊

جمعه شب یعنی شب یلدا، خونه ی مادرینا بودیم. ماکارونی شاممون بود و اینجا هم مسابقه ی بهترین دستپخت رو داشتیم (ماکارونی من خیلی خوب و مثل همیشه نشد متاسفانه🤔) زن عمو اصغر و فخرالسادات جایزه ی بهترین دستپخت رو گرفتند. سفره ی کوچیک و قشنگی هم پهن کردیم با یه کرسی نمایشی.

اینم ساره خانومی با لباسی که خودم براش دوختم و خداروشکر خیلی دوست داره، در کنار سفره یلداییمون😍



عرفان و ساره و زینب😁



ژله ی تصویری که اون شب درست کردم خیلی بهتر شد هرچند که اگه رنگ سیاهم بهتر بود خیلی بهتر از این هم می شد.😁


اون شب هم جلسه ی صندوقمون بود که چهارمین سالگرد تاسیسش هم بود و هم شب یلدا.😄

خیلی خوش گذشت. مسابقه گذاشتیم و روی تابلو همه با چشم بسته نقاشی یه آدم رو کشیدند و کلی خندیدیم.🤣


بعد هم دو گروه شدیم و مسابقه ی پانتومیم داشتیم که اونم خیلی جالب بود و در آخر کار، هر دو روه مساوی شدند و نماینده ی هر گروه جایزه گرفت.

موقع مسابقه ی ما، ساره خانوم هم در حال عکاسی از دفترش بود👇





و چون که تا آخرشب بیدار بود صبح اصلا حالش رو نداشت که بره مهد و می گفت خوابم میاد😄 ولی به هرحال رفت.

شب خوبی بود. انشاالله که بتونیم همیشه در کنار هم خوش باشیم.😊


 

پسندها (12)

نظرات (8)

✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
5 دی 97 20:53
یلدا مبااااااارک

انشالله همیشه به شادی جمع باشید😘😘
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم شما هم همیشه شاد باشید😘
دخترخاله و دختر عمه عطیهدخترخاله و دختر عمه عطیه
5 دی 97 21:40
یلداتون  با تاخیر مبارک بوس
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم لطف کردی
مامانمامان
6 دی 97 0:06
یلداتون شاد
مامانی
پاسخ
😘😊😘
مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
6 دی 97 9:43
یلدا مبارکجشن
همیشه به شادی و دلخوشی و دورهمی انشاأللهگلگل
مامانی
پاسخ
ممنون از دعای خوبت عزیزم😍
مامان صدرامامان صدرا
6 دی 97 21:00
یلداتون مبارک در کنار عزیزان شاد باشید🍉❤🍉
 
مامانی
پاسخ
ممنون گلم😘
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
8 دی 97 14:50
يلداتون مبارك مثل هميشه عالي
مامانی
پاسخ
مرسی عزیزم شما لطف داری😊
مامانی گیتا جون و برديا جونمامانی گیتا جون و برديا جون
16 دی 97 21:02
عزيزم چه ژستي هم گرفته موقع عكس گرفتن 
خوش باشيد 
مامانی
پاسخ
😘😘😘
مامانمامان
7 بهمن 97 14:21
سلام دوست عزیز
شما را به چالش عکس نینی وبلاگ دعوت میکنم.امیدوارم برنده شما باشید
اطلاعات تکمیلی در اخبار نینی وبلاگ موجود است
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنون از دعوتت 
حتما سر میزنم😊