پایان پیش دبستانی ساره جون🤗
سلام گلم
بلاخره سال تحصیلی شما هم به پایان رسید.😊
پریروز آخرین روزی بود که به پیش دبستانی رفتی و موقع برگشت به خانه خیلی خوشحال بودی که تعطیل میشدی و دیگه صبح ها مجبور نیستی زود از خواب بیدار بشی و به مهد بری😉 (هرچند مهدتون رو خیلی دوست داشتی اما خوب بلندشدن از خواب برات یه کم سخت بود البته توی مهد خیلی خوشحال بودی و ظهر که برمی گشتی سرحال و شاد بودی. خیلی اهل خواب نیستی و روزهای تعطیل هم نهایتا تا ۸ صبح خوابی اما همین که اجباری در کار نیست در بیدارشدنت، خوشحالی😅)
یکسال تحصیلی گذشت و شما آماده ی رفتن به دبستان میشوی.
فعلا که استرس مدرسه ات رو خیلی دارم ولی هنوز برای ثبت نامت کاری نکردم.😣
امیدوارم توی مدرسه هم مثل امسال موفق باشی و یک معلم خوب و دلسوز نصیبت بشه عزیزم.😘
دیروز با بابایی و شما رفتیم به مهدتون و وسایلت رو تحویل گرفتیم و با خاله ها خداحافظی کردیم.
خاله تون که از شما خیلی راضی بود و بغلت کرد و برات آرزوی موفقیت کرد.🤗
کلربوک و کتابهات رو هم که دیدم و نظرات مربیتون رو، خداروشکر توی همه ی زمینه ها موفق بودی و مشکلی نداشتی.😊
باورم نمیشه میخوای کم کم مهیای رفتن به اولین پایه ی تحصیلی بشی.
انگار هنوز هم به نظرم دختر کوچولویی و نمیتونم قبول کنم که داری بزرگ میشی و برای خودت خانومی میشی.😉
امیدوارم در همه ی مراحل زندگیت موفق و سربلند باشی نفسم.😎
دوستت دارم تمام زندگیم😙
وسایلت که تحویل گرفتیم😊
آخر شب وسایلت رو اینطوری چیدی تا عمه زهرا بیاد ببینه😉
اینم عروسک نمدی فارغ التحصیلی که خودم برات درست کردم😙