سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

برای ساره ی گلم

بابایی جونم روزت مبارک

روز پدر امسال با سالهای قبل متفاوت بود. امسال به دلیل کرونا نتوانستیم بیرون بریم و برای بابایی کادو بخریم! و فقط به پختن کیکی کوچک در خانه اکتفا کردیم. انشاالله سالهای بعد جبران امسال رو بکنیم. شما هم یه نقاشی زیبا برای بابایی کشیدی و روزش رو بهش تبریک گفتی. این کاردستی ها رو هم نجمه سادات با کمک من برای باباش درست کرد تا بهش هدیه بده👇👇👇 انشاالله خدا همه ی باباها رو برای بچه هاشون حفظ کنه😍 ...
29 اسفند 1398

روز مادر ۹۸

26 بهمن ماه روز ولادت حضحضرت زهرا(س) و روز مادر امسال روز مادر، مامان جون در کنارمان نبود. و چقدر جای خالی اش حس می شد. هر سال با بابایی می رفتیم و دو تا کادوی عین هم برای مامان جون و خانوم جون می خریدیم. امسال اما ... حتی خونه ی آقاجونینا هم نرفتیم و فقط به تبریک تلفنی بسنده کردیم. بابا و شما اما به فکر من بودید و برایم گل و شیرینی خریدید و این روز رو بهم تبریک گفتید. و هدیه هم بابایی هم مقداری پول به کارتم واریز کرده بود. ممنونم ازتون عشقهای من😍 و برای مادر: عمه فاطمه اینا اومدن اینجا و با هم شله زرد پختیم و به امامزاده بردند و نذری دادند. آخه مامان جون شله زرد خیلی دوست داشت و شله زرداش واقعا خوشمزه...
5 اسفند 1398

شهادتت مبارک سردار دل ها

چقدر ناگهانی بود. هنوز هم در بهت و حیرتیم. مگر می شود؟! باور کردنش واقعا سخت است!! سردار دلها به آسمانها پر کشید. جمعه صبح زود وقتی رفته بودم مسجد، خانوم عابدینی بهم گفت و عکس رو نوشتم داد. گفتم اشتباه میکنی، خبر الکیه!! و باور نکردم. اما وقتی اومدم خونه و تلویزیون رو دیدم متوجه شدم که بله خبر واقعا حقیقت داره. به گزارش ایسنا، ایرج مسجدی سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق با تبریک و تسلیت به مناسبت به شهادت رسیدن سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بیان جزییاتی از به شهادت رسیدن این فرمانده سپاه پرداخت و گفت: حدودا ساعت یک بامداد (جمعه ۱۳ دی ماه) دو خودرو که حامل سرلشگر سلیم...
15 دی 1398

نی نی وبلاگ عزیز تولد ۹ سالگیت مبارک😊

نی نی وبلاگ دفترِ خاطرات تصویری و زیبا تولد ۹ سالگی مبارک.😍😍😍 ۶ ساله که با نی نی وبلاگ همراهم. چقدر زود گذشت.🤔 انگار همین دیروز بود. توی گوگل در حال سرچ کردن مطلبی برای دخترک ۵ ماهه ام بودم که با نی نی وبلاگی ها آشنا شدم. و چقدر خوشحال شدم. کلی خاطرات نی نی وبلاگی ها رو خوندم و از نی نی وبلاگ خوشم اومد و یه وبلاگ برای دخترم درست کردم.😀 اوایل فکر میکردم نوشتن و عکس گذاشتن توی نی نی وبلاگ سخت و وقت گیره اما کم کم عادت کردم و بهش خیلی وابسته شدم. خداروشکر هر روز هم شاهد پیشرفت و تعالی نی نی وبلاگ هستیم. و بهترینش به نظرم اپلیکیشنی هست که داره و راحت میشه باهاش متن و عکس رو ارسال کرد و اصلا هم وقت گیر نیست.😁 ا...
10 دی 1398

روزت مبارک عزیزم

با بوسه ای بر دستان کوچکت و تبسمی به نگاه مهربانت می گویم: فرزند دلبندم! روزت مبارک. عشقم عزیزم روزت مبارک با چند روز تاخیر😁 روز چهارشنبه به مناسبت روز جهانی کودک بادبادک درست کردید و به مدرسه بردید. (خودت براش چشم و دهن و قلب کشیدی😄) صبحانه ی همگانی تخم مرغ اب پز بود که همه ی بچه‌ها ی مدرسه باید می بردن و توی حیاط خوردید. (هرچند که شما تخم مرغ ابپز دوست نداری و کلی غُر زدی😣) روز خوبی داشتی و بهت خوش گذشته بود.😊 اینم هدیه ی ما به شما به مناسبت روز جهانی کودک🤗 گل شادی بخش زندگی، تنها با تبسم ملکوتی و آسمانی کودک شکفته می‌شود.   دل کودک، حتی از آب چشمه زلال‌تر است.   ...
21 مهر 1398

محرم ۹۸

دخترکم سلام تاسوعا و عاشورای امسال هم گذشت. امسال شب قبل از شروع ماه محرم، داداشی رو پیش بابایی گذاشتیم و من و شما با هم رفتیم برای خرید لباس سیاه محرم. به سلیقه ی خودت لباس گرفتیم و شلوار کتان مشکی (رنگهای دیگه هم داشت اما خودت اصرار داشتی که مشکی برداری😉) بیشتر شبهای دهه ی اول رو رفتیم خیابان بی سیم هیئت جوانان مجمع شهید مفتح. روضه ی خوبی بود هم اینکه مهدکودک داشت و هم کسی صحبت نمی کرد و مکان آرامی بود برای روضه. بماند که شما اصلا دوست نداشتی به مهدکودک بروی و دو سه شب آن هم به اصرار رفتی.😐 نمیدونم چرا اینقدر به من وابسته شدی. وقتی می گفتم برو مهدکودک می گفتی خودت هم بیا اینجا بنشین. نمیدونم چکار کنم. همش میگی میترسم وقتی...
24 شهريور 1398

عیدت مبارک دخترکم😚

سلام عزیزم عیدت مبارک امروز ولادت امام رضا(ع) بود و به قمری روز تولد شما و سالگرد ازدواج مامانی و بابایی. هر سه این مناسبت ها رو بهت تبریک میگم گلم. وای که چقدر دلم هوای امام رضا رو کرده. شما هم انگار بیشتر از ما هوایی شدی و همش میگی کی میریم مشهد امام رضا؟! انشاالله که به زودی قسمتمون بشه بریم زیارت😊   ...
23 تير 1398

بابایی جونم روزت مبارک😙

دخـتــَــر کـه بــاشی میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ آغــوش گــَرم پـــِدرتـه دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی چه بـاشه چـه نبــاشه قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته روزت مبارک بابایی گلم شب عید، یه جشن کوچولوی سه نفره (البته به قول ساره جون، چهارنفره) برای بابایی گرفتیم به مناسبت روز پدر😚 اینم کیکی که چون فر خودمون خراب بود خاله راضی زحمت ...
3 فروردين 1398