ساره با شال فاطمه
عزیز دلم سلام
چند روزه که میخواستم بیام و وبلاگتو به روز کنم اما خوب اصلا فرصت نکردم خیلی سرم شلوغه و فرصت سرخاروندن هم ندارم!!!
جمعه رفته بودیم خونه ی آقاجون، فاطمه ی خاله اشرف شال خودشو سر شما کرد، خیلی ناز شده بودی اما خیلی نگذاشتی سرت باشه همین که دو سه تا عکس ازت گرفتم خسته شدی و خواستی که از روی سرت برداری:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی