اولین باری که پا شدی ایستادی
عزیز دلم سلام
الان که دارم مینویسم شما تازه بیدار شدی و کنار بابایی نشستی (البته صبح زود بیدار شدی و بازیهاتو کردی و دوباره خوابیدی)
دو تا خبر جدید:
از پریشب تا حالا دیگه یاد گرفتی کامل چهاردست و پا میری، آفرین به دختر گلم
دیگه اینکه:
پریشب کنارت نشسته بودم و حواسم به گوشی موبایلم بود، شما هم کنارم خوابیده بودی و بازی میکردی،یهو نگاه کردم دیدم به بالش که کنار مبل بود تکیه کردی و بلند شدی ایستادی و میخوای کاغذی که روی مبل بود رو برداری
اصلا باورم نمیشد که بدون کمک کسی بلند شدی
بعدشم همینطور به مبل دستتو گرفته بودی و از این طرف به اون طرف مبل میرفتی
فکر کنم میخوای شروع کنی به ایستادن و من باید بیشتر از قبل مواظبت باشم
از پریشب تا حالا تا حواسم یه لحظه ازت پرت میشه سریع به یه چیزی تکیه میکنی و میخوای بلند شی
دیروز خونه ی آقاجون بودیم اونجا هم همین کارت بود...
قربونت برم که اینقدر سریع میخوای راه بری