اولین باری که رفتی آرایشگاه
ساره جونم سلام الان که دارم مینویسم مثل خیلی وقتای دیگه شما توی دلم نشستی و داری بازی میکنی پریروز یعنی دوشنبه رفتم آرایشگاه تو رو هم با خودم بردم اونجا به زهراخانم (آرایشگر) گفتم یه کوچولو هم موهای تو رو کوتاه کنه توی دل خودم نشستی و خاله اشرف هم جلوت نشسته بود و کلیداشو نشون میداد و تو باهاش بازی میکردی و زهراخانوم هم موهاتو کوتاه میکرد. این عکست با موهای کوتاه شده که داری دستاتو با اشتها میخوری از وقتی یاد گرفتی برگردی دیگه طاقت نداری همش میخوای برگردی، میخوای جلو بری و وقتی نمیتونی جیغ میزنی این عکستو امروز ازت گرفتم که داری با کلیدهات بازی می...
نویسنده :
مامانی
22:44