اندر احوالات ساره
عزیز دلم سلام امروز میخوام از کارایی که این روزها میکنی واست بگم البته اگه اجازه بدی(فعلا که روی پای من نشستی و همینطور میخوای دکمه های کیبورد رو بزنی ) این روزها داری هر روز شیرین تر از روز قبلت میشی خدا رو شکر که دیگه از بیماری خبری نیست و شما سرحال و قبراقی این روزا یاد گرفتی میگی عمَّ و ما کلی برات ذوق میکنیم و تو همینطور پشت سر هم تکرار میکنی مخصوصاً وقتی که عمه تو میبینی یا وقتی که میخواد بره و تو اینطوری بهش میگی که نره! بلند بلند داد میزنی و جیغ میزنی، پامیشی وایمیسی و با دو تا دستای کووچولوت میزنی روی مبل و میز و هر چی که جلوت باشه و بلند بلند جیغ میزنی و میخندی و به ما نگ...